احکام استطاعت
-. حج تمتع، بر هر مکلفی که دارای شرائط باشد، یکبار در طول عمرش واجب میشود.
-. حج یکی از ارکان دین و از ضروریات آن بهشمار میرود.
-. ترک حج با اقرار به وجوب آن، یکی از گناهان کبیره و با انکار، موجب کفر است.
-. خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: «ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا و من کفر فان الله غنی عن العالمین».
شرائط وجوب حجة الاسلام
-. حجة الاسلام (حج تمتع) بر شخص مستطیع، بیش از یک مرتبه در تمام عمرش واجب نیست.
-. اگر انجام حج، بعد استطاعت، متوقف بر مقدماتی مثل سفر و تهیه اسباب آن باشد، تحصیل آن واجب است، و در صورتی که کوتاهی کند و به حج نرسد، حج بر ذمه او مستقر میشود.
-. وجوب حج، بر شخص مستطیع، فوری است، یعنی واجب است در سال اول استطاعت بجا آورد، وتأخیر آن جایز نیست، ودر صورت تأخیر و فوت، واجب است از اصل مال او به جای آورند.
شرائط وجوب حجة الاسلام
-. بلوغ و عقل و حریت و استطاعت (از جهت مال و صحت بدن و توانائی و باز بودن راه)
-. استطاعت از جهت مال، یعنی داشتن زاد و راحله که توشه راه است، و شرط است که مخارج برگشتن را نیز داشته باشد.
-. اگر ضروریات زندگی یا پول آنها را در حج صرف کند، از حجةالاسلام کفایت نمیکند.
-. شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اینکه ضروریات زندگی و آنچه را در معیشت به آن نیاز دارد داشته باشد، مثل خانه مسکونی و اثاث خانه و وسیله سواری و غیر آن در حدی که مناسب با شأن او باشد.
-. کسی که نیاز به ازدواج دارد، و برای آن پول لازم دارد، در صورتی مستطیع میشود که علاوه بر مخارج حج، مصارف ازدواج را هم داشته باشد.
-. کسی که از دیگری طلب دارد، و بقیه شرائط استطاعت را نیز دارا است، و میتواند آن را بگیرد، واجب است مطالبه کند و بگیرد و به حج برود.
-. کسی که مخارج حج را دارد و بدهی نیز دارد، چنانچه بدهی او مدت دار باشد، و مطمئن است که در وقت اداء بدهی، تمکن از اداء آن را دارد، واجب است به حج برود.
-. کسی که استطاعت حج دارد، باید خرجهای مقدماتی را از قبیل خرج ویزا و ودیعه و آنچه مربوط به حج است بدهد، و این خرجها موجب سقوط حج نمیشود، ولی اگر استطاعت این نحو مخارج را نداشته باشد، مستطیع نیست.
-. اگر غیر مستطیع مصارف حج را قرض کند، مستطیع نمیشود، هرچند بتواند بعداً به سهولت قرض را اداء کند و اگر با آن حج بجا آورد، از حجة الاسلام کفایت نمیکند.
-. کسی که از جهت مالی مستطیع است و از جهت صحت بدن یا باز بودن راه مستطیع نیست، میتواند در مال تصرف کند و خود را از استطاعت مالی هم خارج کند.
-. شخص مستطیع اگر پول ندارد، لکن ملک دارد، باید بفروشد و به حج برود. مگر آنکه فروش موجب مشقت برای او شود.
-. اگر به شخص گفته شد حج بجا آور و نفقه تو و عائلهات بر عهده من، با اطمینان به وفاء حج واجب میشود، و این حج را بذلی میگویند.
-. شرط است رجوع به کفایت، یعنی بعد از برگشت از حج، تجارت یا زراعت یا صنعت یا منفعت ملک مثل باغ و دکان داشته باشد، به طوری که برای زندگانی به شدت و حرج نیفتد.
-. اگر شک کند که مالی که دارد به اندازه استطاعت هست یا نه، احتیاط واجب آن است که تحقیق کند.
-. شرط است در استطاعت که مخارج عائلهاش را تا برگشت از حج داشته باشد.
-. شرط است در وجوب حج، استطاعت بدنی، پس بر مریضی که قدرت رفتن به حج ندارد یا بر او حرج و مشقت زیاد دارد، واجب نیست.
-. کسی که خودش مستطیع است، نمیتواند از طرف دیگری برای حج نائب شود یا حج استحبابی بجا آورد و اگر حج نیابی یا استحبابی بجا آورد باطل است.
-. زنی که مهریهاش برای مخارج حج کافی هست و آن را از شوهر خود طلبکار است، اگر شوهرش تمکن از اداء آن را دارد، و مطالبه آن برای زن مفسدهای ندارد لازم است زن، مهریه را مطالبه کند و به حج برود. و چنانچه برای او مفسده دارد، مثل این که ممکن است، مطالبه به نزاع و طلاق منجر شود که برای زن مفسده دارد، مستطیع نشده است.
-. اگر پدری بعد از ثبت نام برای حج فوت کرده است و چند پسر دارد، و اجازه حج به یکی از پسران داده میشود، با فرض وجود سایر شرایط استطاعت، به هر کدام اجازه داده شود مستطیع میشود.
-. کسی که حج بر او مستقر شد و بجا نیاورد تا فوت شد، باید از اصل ترکه او برای او حج بدهند و حج میقاتی کفایت میکند و تا حج او را ندهند ورثه نمیتوانند در ترکه تصرف نمایند. و لازم است در همان سال فوت، حج را اداء نمایند و تأخیر از آن جایز نیست.
-. با وجوه شرعیه مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطیع نمیشود، و اگر به مکه برود کفایت از حجة الاسلام نمیکند.
-. اینجانب با داشتن استطاعت مالی و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به تریاک هستم، پزشک از رفتن حج جلوگیری میکند، از نظر شرع تکلیف حج چیست؟
ج - اگر قبلا مستطیع بودهاید و با امکان، حج نرفتهاید، حج بر شما مستقر شده است، و اگر قبلا استطاعت نداشتهاید، در فرض مذکور مستطیع نیستید.
احکام نیابت (شرایط نایب)
در نائب اموری شرط است:
1. بلوغ،
2. عقل،
3. ایمان،
4. وثوق و اطمینان به انجام دادن او،
5. معرفت نائب به افعال و احکام حج ولو با ارشاد در حال عمل،
6. ذمه نائب مشغول به حج واجبی در آن سال نباشد.
7. معذور در ترک بعض افعال حج نباشد.
شرایط منوب عنه
در منوب عنه اموری شرط است:
1. اسلام
2. منوب عنه فوت شده باشد، یا اگر زنده است حج بر او مستقر شده و خودش از جهت بیماری یا از پیری نتواند به حج برود.
-. کسی که حج بر خودش واجب باشد، جائز نیست نیابت کند، و اگر نیابت کند باطل است.
-. کسی که از بعض اعمال حج عذر داشته باشد، نمیشود او را برای حج اجیر کرد.
-. کسی که نماز او صحیح نیست و برای حج به نیابت آمده است، اگر از قرائت صحیح معذور است، نیابت و احرام او باطل است، و اگر معذور نیست صحیح است و باید قرائت خود را درست کند.
-. کسی که به عنوان نیابت به مکه رفت، و خودش حج واجب بجا نیاورده، احتیاط آن است که بعد از عمل نیابت، مستحب است برای خودش عمره مفرده بجا آورد.